پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

شاه، بی بی ، سرباز

درایر شاه، مارتا بی بی و لابد فرانتس سرباز این کتاب هستند. مارتای زیبا و اغواگر با مردی بزرگتر از خودش ازدواج کرده و با تمام وجود خواهان ثروت و رفاه ناشی از ثروت اوست اما خود درایر را به دلایل زیادی دوست ندارد ، طوری که خوابگاه شان از هم جداست و  رابطه ی زناشویی این دو  به شکل احمقانه و رقت انگیزی با شرط بندی و برد و باخت بین زن و شوهر شکل می گیرد . فرانتس در جستجوی کار به عموجان (درایر) رسیده و بلافاصله مورد طمع مارتا قرار گرفته و در رابطه ای پنهانی و ناهمگون از لحاظ سنی و عرفی گیر افتاده. می گویم گیر افتاده ، زیرا اگر این رابطه رنگی از عشق داشت، هنگام بیماری مارتا فرانتس بی مبالاتی نمی نمود و لااقل از او پرستاری می کرد.

درایر گویا کور و کر، مارتا و فرانتس را به هم نزدیکتر می کند و در بزنگاه پی بردن به حقیقت، مسیرش را عوض می کند تا داستان در شوکهای کلیشه ای جریان داشته باشد و ادامه پیدا کند.

رذالت در روح مارتا تا جایی بزرگ و مهیب می شود که از جایی به بعد دلت می خواهد بلایی سر این زن بیاید و از صحنه ی داستان محو شود.

ناباکوف نیز در اقدامی موردپسند خواننده فرجامی چنین برای مارتا رقم می زند.

زبان داستان ادبی و سرشاز از توصیف و تصاویر زیباست. موضوع کلیشه ای خیانت و رابطه با تفاوت سنی زیاد در دوطرف ماجرا در این داستان با ارائه ای زنده و پرهیجان صورت گرفته.



شاه، بی بی، سرباز

ولادیمیر ناباکوف

نشر ثالث

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.