پسربزرگه ارشد بالینی قبول شد، دانشگاه آشتیان. من که کلی ذوق کردم براش.
منتظریم ببینیم استعداد درخشان کجا قبول میشه.
ببینیم بالاخره میره یه شهر دیگه که کمی مستقل بشه و روی پای خودش بایسته یا همینجاها می مونه و باز پدرش تموم کارهاش رو می کنه و از الف تا یا نمیذاره کسی کاری انجام بده.
ناگفته نذارم که اقای پدرش هم ارشد حسابداری قبول شد. اون هم دو جا. ملارد و ساوه.
آیا مایلید شوهرتان دانشجو شده و در تردد باشد؟
خیرررررررررررررررررررررر...اصلاااااااااااااااااا و ابداااااااااااااااااااااااا!!!!!
چرااااااا؟
زیرا ما این دوران را حدود سی سال قبل با وی تجربه نموده ایم و بسی سخت و دشوار بود. دیگر توانی در ما نمانده است.بعله!