پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

پوست

برای فرار از دست زن‌هایی که پیشنهادهای دلسوزانه‌ی زیر رو مدام بهم گوشزد می‌کنند،کجا فرار کنم؟

_بیا معرفیت کنم به دکتر فلانی.از خون خودت یه سرنگ میکشه، با حرکات ضربه‌ای روی پوست صورتت وارد میکنه. پوستت جوان میشه. لک‌هات کمتر میشه.

_برو کلینیک فلان،بگو من معرفیت کردم. بگو فلا‌ن‌جا و فلا‌ن‌جا و فلان‌جای صورتت رو بوتاکس بزنه. حیفه. تو صورتت قشنگه. نباید بذاری پیر بشه.

_آدم وقتی میره جلوی آینه،با دیدن صورتش باید حال خوب بهش دست بده. چین و چروک و لک روحیه آدمو ضعیف می‌کنه.نباید اجازه بدی این اتفاق بیفته. بیا برو یه حالی به صورتت بده.

_ تو دستکاری نکرده، صورت خوبی داری. حیفه بهترش نکنی. فردا بیا ببرمت کلینیک فلانی. خودم هم باهات میام.


حالا هرچی بگی اهلش نیستم. مهم نیست برام. حالم با چیزهای دیگه خوبه. سلامتی مهمتره برام و ...

ول‌مون کن زِنعامو...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.