پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

جیغ ترسیده

دیروز شش عصر صدای شیون و فریاد بلند شد. از ساختمان کوچه پشتی بود که حیاط مشرف دارند به تراس های ما.فهمیدم کسی مرده. فهمیدم مرد سن و سال داری بوده. فهمیدم دخترهای نازک و شکننده ای دارد. همه ی اینها را از حرفهایی که با صدای خراش برداشته و صدای کوبیدن توی صورت و جیغ های ناامیدانه ای که می شنوم فهمیدم. یک زن است یا چند زن، به شدت بیقراری می کنند. می دانم هنوز تازه است. می دانم هنوز حتی دفن نشده. اما نوع ناله و شیون را می شناسم. گاهی آنقدر ترسیده ای و وحشت کرده ای از رفتن عزیزت که صداو جیغ و شیونت هم این ترس را منعکس می کند.جوری از ته دل زار می زنی که همه می فهمند دنیات به آخر رسیده. پاهات قطع شده. سرت بیخود و بی هدف روی گردنت حرکت می کند و تو از درون مرده ای.

چندروزی پیش دوساعت توی خانه ی پدری بودم. چندتا وسیله برداشتم .سررسید بابا را که این همه دنبالش گشتیم از توی تراس پیدا کردم.بچگی اش را نوشته بود. سال هشتادو یک ، یکی دوهفته بعد ازنوشتنش داده بود بخوانم.و وقتی رفت دنبال همان دست نوشته ها بودم. توی شلوغی و بیقراری ها پیدا نشد. بعدش مامان رفت. بعدش کرونا آمد. بعدش ما نرفتیم.

دیشب بخشی از چیزهایی که نوشته بود را خواندم. باید مثل یک آدم عاقل که می خواهد خاطره ها را بازسازی کند و کاربردی دربیاورد می خواندم. باید به آن مردی که وقت نوشتن بابای من بود فکر نمی کردم. باید به خنده های پس هرجمله و افسوس های پشت هرکلمه مجال نمی دادم. چند صفحه خواندم و گذاشتم کنار.گذاشتم مردی که آن چیزها را نوشته از قالب بابای من بودن بیرون بیاید و مردی باشد که بیست سال پیش این چیزها را نوشته و داده من بخوانم و بعدش گفته: واقعا خوندی؟ فکر نکنم. دو سه خط درمیون رد کردی.

صدای شیون زن ها دلم را ریش ریش می کند. بلد نیستم وانمود کنم که آرامم. که می توانم بپذیرم. که تجربه ی از دست دادن عزیز، مرا آبدیده کرده و ضجه و زاری های دیگران تکانم نمی دهد.

زن  کوچه پشتی جیغ می کشد. جیغ می کشد. جیغ ی کشد.

نظرات 1 + ارسال نظر
آرمناک.آرشا جمعه 11 تیر 1400 ساعت 08:50

سلام ...
عرض ادب و احترام ...
امیدوارم حالتون خوب باشه ...
سایه تون روی سر بچه هاتون همیشه برقرار باشه ...
خدا همه رفتگانو رحمت و بخششه ...
روحشون شاد ...
اصلن من یکی دوست ندارم
یه نفر کم بشه....
اونم یه سن بالا که برکته ...
اگر بزرگتر رفت یه برکت یه نور رفت ...
خدا همه بزرگترها رو برای ما حفظ کنه ...

سلام
خیلی ممنونم
خدا عزیزانت رو حفظ کنه الهی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.