این کتاب رو صوتی شنیدم. شاید خوندنش فرصت بیشتر و بهتری می داد برای درک آنچه نویسنده می خواست به خواننده منتقل کنه. چهار داستان داره که دوتای اول به هم پیوسته ان. از سمت و سوی تخیلات دختر در دو داستان اول و داستان آخر خوشم اومد.سوالات بنیادی هستی شناسی رو در قالب حرفهای بچگانه و تخیلی دختربچه و دختر جوان داستان مطرح می کنه.
خالق عروسکهای یک میدان، می تونه مخلوقاتش رو طوری بیافرینه که اونها سوال نکنن آیا خلقت شون طوریه که مجبورن خالق رو مهربان و عادل بدونن یا خالق خودش بالذات عادل و مهربونه؟
کوتاه و جالب بود.