پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

پاشو از خواب

دلم نمی خواد قبول کنم آنچه می بینم و می شنوم رو. انگار یه چیزی ته دلم؛ ته وجودم سفت نشسته به انکار و فرافکنی که میگه: امتحان کن. شاید اشتباه بوده. شاید اونقدرها هم بد نیست. شاید رگه های طلا در معدن گِل و شُل موجود باشه.

امتحان می کنم:

-شلغم دارین بپزم براتون؟

-نه

دلتون نخواد ظهر آش داشتیم

-نوش جون

و ...


نمیشه. نمیشه. نمیشه.

واقعیت قوی تر و واضح تر از خیالات منه.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.