پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

والله

اون وقتها هست که به آدم محل نمیدن و انگار نه انگار که وجود داری و  اصولا موجودیتت زیر سوال میره، بعدش که یهو فرشته ای میشن و یه چشمه میان  که انگار دیدنی تر و شگفت انگیز تر از تو در دنیای پیرامون شون وجود نداره، دلم می خواد بتونم بگم:

-برو در خونه خودتون بازی کن .اینجا تعطیله.


یه چیز دیگه می خواستم بگم. اما نشد. این جوابو نوشتم


اونی هم که فکر می کنین ماییم، خودتونین!

نظرات 1 + ارسال نظر
آرشید پنج‌شنبه 20 شهریور 1399 ساعت 10:38 https://arshidart.blogsky.com/

صبح می شود ...
و خورشید ، پیله ی از هم گسیخته ی کرورها پروانه ی نور ...
که پر خواهند گشود ...
به سمت اقلیم نگاه تو .


#آرشید

سلام و روزتون عالی


سلام

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.