پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

پایان کبوتر

از فرط ازدحام مرگهایی که اتفاق افتاد دلم نمی خواد فایل رو باز کنم. انگار که با گورهای دستجمعی روبرو بشم یا به قبرستانی پابذارم که همه ی آشناهام اونجا خوابیدن.

اما دلم پر پر می زنه که برم و ادامه بدم.

نظرات 1 + ارسال نظر
اعظم دوشنبه 9 تیر 1399 ساعت 20:56

اتفاقا الان با حس بهتری می نویسید.
صد البته که خودتون خیلی اذیت میشین
اما.. فرصت رو از دست ندیدن

آره می دونم. حرفام بیشتر واگویه ست.
نمی تونم دست بکشم ازش الان درست وسط معرکه.
خداییش اینم استعداد بود به ما داد؟؟؟ غصه ی خودمون بس نیست؟ آدم بسازیم و براشون غصه خلق کنیم و از غصه ی اونام دق کنیم!!!!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.