لیوانهای بزرگ چای را پشت هم با آبنبات پسته ای می نوشم و خیال می بافم و تایپ می کنم. خیال می بافم و می نویسم.
کورشفا می دادی. تریاکی ترک می دادی. آب مروارید را با پاکی می تراشیدی. شفاخانه داشتی. دکتری می کردی.
ترا به قصه می آمیزم و آنچه دل خودم می خواهد ازت می نویسم. نه تطهیرت می کنم نه تکفیر. آنچه شنیده ام را آمیخته می کنم به خیال و خیال و خیال.
شاید توی خیال و کلمه ها جوری دیگری باشی که هرگز نبوده ای. شاید هم آن چیزی بشوی که واقعا بوده ای. نمی دانم.
دو تا تان را نشانده ام روبروی هم. یکی را پر از رحم و مهر. یکی را پر از شیطنت و رمز و راز.
راه دارم حالا تا تمام و کمال ساخته شوید.
مرسی
تو پست خودشم فرستاده بودم:))
سلام
چه کتابایی هستن؟
من نمیدونم چه مشکلی با وبلاگ پیدا کردم
پیامم ارسال نمیشه، امروز و دیروز گیر دادم هی پیام میدم ببینم مشکل چیه:)))
یعنی پیام مدیریت نمیاد برام
تو دو تا پست امتحان کردم:))
حالا لازم نیست اگر زیاد اومده همه رو تایید کنیدها:))))
سلام
دوتا پیام دارم ازتون.
کتاب ایرانی: اشراق درخت گوجه سبز
کتاب خارجی: دختری که رهایش کردی