رحمی نکند چشم خوش تو
بر نوحه و این چشم تر من
روی خوش تو دین و دل من
بوی خوش تو، پیغمبر من
آن کس که منم پا بسته ی او
می گردد او گِرد سر من؟
با من صنما دل یکدله کن
گر سر ندهم، وانگه گله کن