پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

بند

هرکی هرچی می خواد بگه.

مادر و پدر، بدترینش، بی خیال ترینش، ظالم ترینش، بند ریسمان زندگی بچه هان. بچه ها گاهی همه مرواریدن، گاهی  بین شون خرمهره ست ، گاهی هم  مهره پلاستیکی،  که توی این بند و ریسمان به نخ کشیده شدن. پدرو مادر که میرن، اون بند که پاره میشه، دیگه خواه ناخواه صف مرتب و نامرتب  همه ی مهره ها از هم می پاشه و هر کی میره سی خودش. هر کی میره  برای خودش.

دیگه خوبها و فرشته ها و مهربون ها که جای خود داره.  رفتن شون دودمان آدمو به باد میده.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.