پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

کتاب خری

خریدهای طرح بهارانه از کتابفروشی آموت





اینکه ارسال رایگان داشتن و کارت هدیه ی خرید کتاب صوتی هم توی بسته گذاشته بودن از جذابیت های این خرید بود.


نظرات 5 + ارسال نظر
سمیه چهارشنبه 31 اردیبهشت 1399 ساعت 10:35

سلام یا خدا بیچاره شدم حالا از فردا معرفی شون می کنین هی می خواییم وسوسه بشیم بریم بخریم

نه خیالتون راحت. فعلا توی صف خوندن نیستن اینها

طوبی چهارشنبه 31 اردیبهشت 1399 ساعت 01:12

خوشبحال کتابخونها . به به . آدم کتاب تازه رو می بینه کیف می کنه . من کتابخونه مون پر از کتابهای خوبه که نخوندم ولی همش دلم می خواد نو باشه . نکنه نو ها رو می خونم .در ضمن من همین الانم دم می خوام . فکر کنید فقط چه عشوه ای که با دمم نمی ریختم .

اصلا کتاب نو میگه( اول بیا منو بخون.بیا منو بخون.)

اتفاقا جوکی که خوندم همین بود که ( کاش ما زن ها دم داشتیم. اما نه اگه دم داشتیم باز باید با گونی و برزنت می پوشوندیمش که مبادا مردها باهاش تحریک بشن.)
پس یه چیزی می دونستن. بفرما..شما دم نداشته خیالات عشوه ریختن باهاش داری. وای به حال وقتی که داشتین

اعظم سه‌شنبه 30 اردیبهشت 1399 ساعت 19:45

سوالی که نمیدونم پرسیدم یا نه
این کتابا رو با چندتا کارت ملی خریدید؟
با ۲۱۵ تومن ۴تا کتاب خریدم، اوف اوف، از کل ۳۰ تومن کم کرد. قبول نکرد با دوتا کارت ملی بزنه:))
قدیم که نه‌ها کمتر از ۵ سال پیش با دویست تومن کلی کتاب میشد خرید.

با سه تا کارت ملی
خودم و پسرها

اینایی که اینطوری می کنن رو دیگه نباید ازشون خرید کرد. چون قانونی برای محدودیت کارت ملی نیست.توی هیچ شهری.

چندسال پیش من ششصد و خرده ای کتاب خریدم. که در توع خودش بی سابقه بود. هرکی فهمید سری به تاسف تکون داد که آدم ششصددددددددددددددددد تومن میده به کتاب؟؟؟؟
اما یه عالمه کتاب بودااااااااااااااااا...سی و چند جلد.
الان با همون ششصد تومن 14 تا کتاب تونستم بخرم.
و تاسف آورتر اینکه خودمو محدود کردم توی خرید. هرکتابی رو تا بیاد و معرفی بشه نمی خرم. کتابی رو به امید اینکه خوب باشه یا نه نمی خرم. خلاصه که این وضغیت اقتصادی حسابی آدمو در مضیقه میذاره. حتی اگه عاشق کتاب باشی.

اعظم سه‌شنبه 30 اردیبهشت 1399 ساعت 13:23

آدم‌خواران رو هم خیلی دوست داشتم، اونو جا انداختم
کتاب قبلی این نویسنده مغازه خودکشی هم خیلی جالب بود.
به خلاقیت در قصه هاشون حسودیم میشه:)
بقیه کتابا رو هم بعد بذارید.

مغازه ی خودکشی رو هم خیلی وقته خریدم. اما هنوز نخوندم

اعظم سه‌شنبه 30 اردیبهشت 1399 ساعت 02:18

به به مبارکه، چه لذت بخش
من بجز بلبل و چیزهای تیز بقیه رو دارم.
چیزهای تیز، سریالشو دیدم، بهم گفتن همون بسه
هیچ دوستی به جز کوهستان رو دوست نداشتم، پراکنده گویی یه خبرنگار بود. به نظرم به خاطر سیاسی بازی جایزه گرفته.
بقیه هم در انتظار خوندن هستن

خوش به سعادت تون.من تا همین روزها تعلل کردم. البته دل و دماغ خریدن هم نداشتم با این بخت و اقبال شیرینم توی این چندماه اخیر.
یه سری از کتابها رو هم آموت نداشت، جای دیگه سفارش دادم.منتظرم بیاد.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.