پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

ماخولیا

چرا وقتی آدم می دونه یه کاری اشتباهه و نباید ادامه ش بده، هی اون کار رو انجام میده. هی خودشو بی حرمت می کنه؟ هی خودشو حقیر می کنه؟

چرا دوست داشتن اینقدر آدمو بیچاره می کنه؟

چرا نمیشه یه چیزی رو از خیال و دل کند و انداخت دور؟

چرا نمیشه قیدش رو زد؟

من با ابن سینا کاملا موافقم. عشق ماخولیاست. درمانش سخته. ماخولیای دردناکی که گوشت و پوستت رو مثل خوره، می خوره.


-قصه ها ما رو می نویسند

نظرات 1 + ارسال نظر
گم نام یکشنبه 7 اردیبهشت 1399 ساعت 15:35 http://متاسفانه ندارم

چرا واقعا
چرا؟

سلام گمنام. منم تو رو نمی شناسم اصلا

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.