پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

جنون خوردنی

توی این مدت که همه خانه نشین و همدم اجباری هم هستیم( من که خانه نشینی رو بلدم و عادت دارم؛ بچه مدرسه ای ها و دانشجوها سختشونه)، پختن انواع و اقسام خوشمزه جات شده جزو رفتارهای اجتماعی و مدنی و فردی م. چیزهایی که تا الان در برابرش مقاومت می کردم رو هم می پزم و درست می کنم و چون شیرژیان می شینم سر ظرف و می خورم و نمی ذارم کسی چپ بهش نگاه کنه. چربی ها هم نامردی نمی کنن و چند کیلو چند کیلو میان مهمونی و صابخونه میشن.

تا یکی دو روز پیش تقریبا جز داروخونه و فروشگاه های بزرگ اغلب جاهای دیگه بسته بود. امروز از باز بودن همه جا نهایت استفاده رو کردم و بعد از خرید ماهانه، سراغ لوازم قنادی رفتم و تا جا داشت چیپس شکلات در انواع ذوب شونده و ذوب نشونده و ویفری و دورنگ و رنگی و ...، قالب وسط سولاخِ دیواره بلند( نمردین برای نوع نامگداریم؟؟؟)، آرد شیرینی،ژلاتین و  شکلات تخته ای سیاه و سفید و چندتا چیز دیگه ، از هرکدوم چند بسته گرفتم. خدا میدونه ترسیدم آقای همسر از توی ماشین فریاد کشان بیاد دنبالم که( آی زن!!....کارتمو ترکوندی!!) وگرنه بادکنک رنگی و قالب بیسکوییت و قالب ژله و ریسه تولد و کلاه تولد و بشقاب و لیوان تولد و نی نوشابه ی تولد و اصلا همه چیِ تولد هم می گرفتم و انبار می کردم برای وقتایی که دوباره قرنطینه و بسته شدن مغازه ها اجباری بشه.

خلاصه که... روحم شاد شد.

تازه دلم اسپری خامه هم می خواست. آرد نخوچی دوآتشه هم می خواست. پودر قند هم می خواست.

دلم کلا چیزهای  میل کننده به چاقالویی می خواد.

نظرات 1 + ارسال نظر
طوبی جمعه 5 اردیبهشت 1399 ساعت 16:09 https://40-years-mind.blogsky.com

ای خانوم از ته دیگ بگین از پیتزا خونه ای که با پیف پیف سهم همه رو هم می خورم بگین . تو این دو ماه 9 کیلو چاق شدم .بعد اون گودزیلا پیام می ده این اپلیکشن رو نصب کن شکمت سیکس پک می شه . یعنی داره تو وقت اضافی زندگی می کنه .


گریه ها باید نمایم بر این میل وحشانه به خوردن

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.