پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

گفتگوی پیرزن و جوان

دیشب گوشی منو گرفته تا امکاناتش رو پیدا کنه و بهم یاد بده. قبلش هم چندتا متلک نیش دار به سمتم شکلیک کرد که: ( وقتی خبر نداری چه امکاناتی داره چرا باید این گوشی را بخری؟ اینا به درد جوونهایی مثل من می خوره نه پیرزنها!!!!!) همین جمله ی آخرش برای در دم به قتل رسوندنش کافی بود. تا جا داشت  به هر جمله م ( پیرزنم! پیرزنا! هر پیرزنی! هیچ پیرزنی!)  اضافه کردم و تقدیمش نمودم.

دیشب پیله کرده بود که پیامک اضطراری رو فعال کنم. گفتم نمی خوام. گفت اصلا می دونی کاربردش چیه؟ گفتم نه. پیرزنا از این چیزا خبر ندارن که. گفت مال وقیته که مثلا تو رو بدزدن.با این سیستم می تونی به یه نفر پیامک اضطراری بدی و لوکیشن محلی که هستی برای طرف ارسال میشه. گفتم مثلا برای کی؟ گفت برای بابا. برای بابا پیام میره که تو در  فلان محل هستی و میاد کمکت. گفتم: منِ پیرزن که جایی هم بخوام برم با بابا میرم. پس بابا رو هم با من می دزدن. پیامک اضطراری هم اگه برای بابا بیاد، در مکان دزدیده شدن چه فایده ای داره پسر جوااااانم؟ سری به تاسف تکان داد و با گوشی مکان را ترک نمود.

نظرات 2 + ارسال نظر
اعظم پنج‌شنبه 4 اردیبهشت 1399 ساعت 13:07

اتفاقا بگین میدونم، اما مهم نیست برام بهتر هست

یعنی فکر می کنین قانع میشه؟
هی میاد میگه بگو چطوریه؟ از کجا میره؟ به کجا ختم میشه!
من می دونم چی بزرگ کردم!!!!!

اعظم چهارشنبه 3 اردیبهشت 1399 ساعت 21:14

امان از دست بچه ها امان
سعی کنید هیچ وقت در مورد تکنولوژی کم نیارید پیششون پروو میشن
گوشی چی هست حالا؟مبارک باشه

اتفاقا تا میاد سراغم و می خواد یک ساعت توضیح بده، برای اینکه از پرحرفیاش در امان باشم یک کلام میگم (نمیدونم) تا بره. ولی نمیره و هی متلک میگه
سامسونگ معمولیه. چیز خاصی نداره

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.