پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

دریایی جانم

و من نگران خنده های روح دریای شمالم. دل واپس باران های ابرهای گیلانم.  چشم چشم می کنم که شمعدانی ها و آفتابگردان های تراس رو به خیابانش را ببینم.

به خیال های بد مجال پیش روی نمی دهم. می خواهم فکر کنم همه چیز خوب خوب است. خودش خوب است. خورشید و ماهش خوبند.

سوال صریح نمی پرسم. می ترسم از جوابی که می شنوم.

منتظر می مانم تا بتابد. تا بخندد. تا بدرخشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.