پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

انتقام سخت

اینو توی کانال طور دیگه ای نوشتم.


پسرجان که سرکلاس آنلاین می شینه، صدای محیط برای استاد قابل شنیدنه.  میره توی اتاق در رو می بنده، ما هم صدامونو میاریم پایین و تلویزیون و بقیه چیزهای صداخیز خاموشه.

من چیکار می کنم؟

میرم توی اتاقش. کنارش میشینم و ادای جیغ کشیدن درمیارم. از اون جیغ هایی که از ته گلوه می کشی و زبون کوچکت همینطوری می لرزه. بدون صدا  ادا  درمیارم. پسرجان داره منفجر میشه از خندیدن اما مجبوره ساکت بمونه. چون با کوچکترین صدای مسخره، از کلاس حذف میشه.


بله و مادرها این چنین انتقام می گیرند از پسرانی که با شش تا لیوان تمیز  پشت سرهم آب می خورند و آنها را نمی شورند و ردیف می کنند روی میز ناهار خوری!

نظرات 1 + ارسال نظر
سمیه یکشنبه 24 فروردین 1399 ساعت 10:31

سلام یعنی به زبون محلی صحبت می کنید

سلام.
نه. پانتومیم بازی می کنم. بی صدا ادای جیغ کشیدن درمیاریم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.