پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

نقاب

هفته ی دوم  یا سوم  غصه ام بود ، عکس درب و داغون بی آرایشم با موهای پس رفته ی درهم گوریده را برای اولین بار دید. آن هم منی که هرگز هرگز هرگز توی این سالهایی که عکس می فرستم برای کسی، عکسم  نامرتب و بی آرایش نبوده.حتی حالت چشمهای پف کرده ام تلخ بود. اندوه داشت.

سین شد. چند ثانیه تاخیر افتاد تا جوابش را ببینم. فهمیدم که جا خورده. که خیلی جا خورده .نوشت:( پری این تویی؟ چه کردی با خودت؟ غصه چه کرده با تو ؟)

خواستم بگویم( من همینم. همینی که می بینی. نه آن که پشت نقاب رنگ و لعاب دیده ای).

حوصله نداشتم. چیزی نگفتم.

نظرات 1 + ارسال نظر
طوبی یکشنبه 17 فروردین 1399 ساعت 19:53 https://40-years-mind.blogsky.com

سلام خوبین .
بخدا همه ما یک ماسک رنگی رنگی داریم که بقیه می بینند وگر نه دوست آشنا اصلا نگاهم نمی کنند .
شما هر روز چند تا نوشته می گذاشتید مواظب خودتون باشید.

سلام
بدون ماسک و نقاب نمیشه زندگی کرد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.