پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

اگر آرام تر داری گذاری...


از همین حوالی شروع کرده اند به رژه رفتن و قر و قمیش آمدن. چه خبر است مادرجان هام؟ صبر کنید ، نه. آرام بگیرید ، نه.

نیامده عاشق شانم به خدا . عاشق شدن که فلسفه و منطق سرش نمی شود. گیرم فقط اسم شان را دانسته باشم. گیرم که فقط رقص شان را دیده باشم. گیرم که...

آرام بگیرید لطفا. لطفا.

به سرگیجه ها و بی حالی ها و چشم های کلاپیسه شده از فرط دَوَران مخ  و مخچه، رحم کنید، نه.

دوست تان هم که داشته باشم، قرار نیست کمر به قتلم ببندید که.

بنشین سرجایت ، حالا هی قر توی کمرت خشکیده و قرار نداری.آرام بگیر دختر !



*


عنوان : مصراعی از یک رباعی از سیمین بهبهانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.