هی میگه عکس قدی بده. عکس قدی بده.
بالاخره امروز چندتا عکس خانوادگی و گروهی و تکی از خودم و بچه ها و آقای همسر فرستادم. از مانتو تعریف کرد . پرسید حاضریه؟ گفتم نه پارسال دوختم. پرسید جیباش بافتنیه؟ گفتم جیب نیست. نماست. گفت عکس قدی بده. گشتم عکسی پیدا کردم که مانتو و کارهای دستی روش بیشتر دیده بشه. چند لحظه بعد عکسی فرستاد که ....
.
.
منو لاغر و باریک کرده بود. خیلی لاغر و باریک. طوری که انگار دستهام فلج شده بود و کج و کیل فرو رفته بود توی هم. گردنم دراز شده بود سمت گل و گیاه بالای سرم. پاهام قدکشیده بود و مانتوی نسبتا بلند به تنم کوتاه می اومد.
منتظر تشویق و تحسینم بود. نوشتم:
( گمشو.. دیگه از این کارا نکن. )
خنده فرمود. خنده های بسیار.
گفتم:
-شما فتوشاپ هم نکنی ، ما ازت راضی هستیم خواهر جان!!!