پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

خونمردگی


خونمردگی  در مقایسه با زمستان با طعم آلبالو و سامار، یک پرش خیلی خیلی بزرگ  برای نویسنده است. الهام فلاح با زبانی قوی تر و ادبیاتی فاخر خونمردگی را به رشته ی تحریر در آورده است.  توصیف  حرفه ای مکان و پدیده ها و آدمها، داستان  خونمردگی را به شدت خواندنی و جذاب کرده. از آفتابی که سپیدی وسط فرق سر ابتسام را می سوزاند ، تا آفتابی که بی حیایی اش را روی تن کوچه ریخته و گیاهی که تا سقف ری کرده، همه و همه نشان از قوت یافتن زبان روایی نویسنده نسبت به آثار قبلی اش دارد. اینجا دیگر زن عاشق زنجموره نمی کند. از فرط ناامیدی به خودکشی فکر نمی کند. از ناتوانی ، مدام در رویا و خیال به سر نمی برد، بلکه بیست سال روی پای خودش می ایستد، ولو منتظر، ولو بیمار، ولو شیدا، اما نهایتا، عاقل و بالغ زندگی را دامه می دهد.

اصرار  فلاح به محاورات عربی به جز جاهایی  که اشتباه نوشتاری یا تایپی دارند، به لطف داستان می افزایند.

آدمهای ترسو در کنار آدم های معمولی که ترس و شجاعت شان هم معمولی ست نه بیش و نه کم، پررنگ تر می نمایند و همین سبب ادامه یافتن  ماجرا تا بیست سال آینده می شود.


خونمردگی

الهام فلاح

نشرجشمه



-شاید همنامی ابتسام داستان با یکی از نازنین ترین دوستان دبیرستانی من، باعث می شود قصه را بیشتر دوست داشته باشم



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.