سیرکی هم به تهران آمده که جدید نیست. هر چهارسال یکبار برنامه دارد. از کودک دختر و پسر چهاریا شش ساله تا زن و مرد دیپلمه و مدعی آزادی کشت خشخاش و فروش تریاک ، آماده برای شکستن دماغ سازمان مللی ها، پدر و دختر ، پیامبر جدید با کتابش و ... همه در آن حضور دارند.
درست که خنده دارند. درست که به اوضاع قمر در عقرب و قضا قورتکی مان ، صفا می دهند و طنازی می کنند و شادمان می کنند، اما ...
مهم ترین رخداد سیاسی اجتماعی کشور که مشارکت و درایت و بصیرت! و فراست می طلبد، آیا یک قانون دو سه خطی نیم بند ندارد که سطح تحصیلات ، شغل، وجهه اجتماعی ، پیشینه سیاسی و مدیریتی متقاضیان شنگول را در مراحل ابتدایی ثبت نام مشخص کند و مدون و از پیش تعیین شده باشد تا این سیرک چهارسال یکبار هی تکرار و تکرار نشود؟
می خواهی دوزار وام بگیری باید چند تا ضامن معتبر داشته باشی. می خواهی یک جایی مشغول به کاری نه چندان معتبر شوی، از همسایه ی بالایی و پایینی ات در مورد نماز جمعه رفتن و نرفتنت ، بازجویی می کنند. برای ثبت نام مهمترین سِمت اجرایی کشور، هیچ چهارچوب و قانون و معیاری نیست؟
جنبه ی مثبت قضیه را هم می شود دید. بالا دستی ها آنقدر ما ملت را دوست دارند که می گویند شاد و خرم و خندان بششویم، چند صباحی!