بازی ناجوانمردانه بود
آنها بردند#پروانه_سراوانی
گفته بودم در ساختمان نوساز روبرویی، هروقت عروس و داماد جدیدی ساکن می شوند ، ماها می ایستیم به تماشای رقص و شادمانی مهمان ها و همراهان عروس و داماد. من از پشت پنجره ی آشپزخانه ی خودم و ساکنان ساختمان روبرویی از پشت پنجره های خوشان. می ایستیم به تماشای نیم ساعته ی شادمانی مردمی که وسط خیابان می رقصند و شادند.
دیروز یک بنر بزرگ زدند روی سردر ساختمان روبرویی. رویش نوشته اند:
( ..... جان ، ما منتظریم برگردی. ما صدای تو را از زیر آوار پلاسکو می شنویم )
یکی از آتش نشان های مظلوم مانده زیر آوار پلاسکو، از ساکنان ساختمان روبرویی است.
-واحد آتش نشانی خیابان اصلی نزدیک مان هم در همان ساعتهای اولیه ی حادثه یکی از نیروهایش را از دست داده.