پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

پان ! تَوَهُمیسم :))

عضو گرو ه های پان تورکیسم ترکیه است و چرت و چلاهای آنها را مدام اینور و آنور تکرار می کند. اجبارا در گروهی هستم که از طرف اداره تشکیل شده، برای مطرح شدن و پاسخ دادن مشکلات کتب درسی و سوالات چالش برانگیز ادبیات در سطح مقاطع تحصیلی دبیرستان، خصوصا در حوزه ی زبان فارسی و لاغیر. جمعی از دبیران ادبیات اداره. مدیر گروه که سمت کشوری دارند؛ مدام در حال تذکر دادن به این نکته اند که: فقط مسایل کار! فقط مسایل زبان فارسی ! فقط ادبیات!  و البته منظورشان هر نوع ادبیات و زبانی نیست. اختصاصا واحدهای درسی تالیف شده تحت عنوان زبان فارسی و ادبیات 1و2و3 را می فرمایند.اما طبق معمول همه ی اجتماعات، همیشه آدمهایی هستند که گوش شان به حرف هیچ کسی بدهکار نیست و کار خودشان را می کنند. توی گروه آشپزی دعای مجیر می فرستند، توی گروه ادبی جوک جنسی می فرستند،توی گروه مهندسی شعر می فرستند و توی گروه خانوادگی  عکس خاکبرسری می فرستند و ...

حضرت ایشان نیز قس علی هذه!

هرچند وقت یکبار کمر می بندد به قتل یکی از مفاخر ادبی ایرانی و دشمنی خاصی با زبان فارسی دارد. تا می تواند زبان فارسی را مورد مرحمت قرار می دهد. از بی ساختاری و نااستواری و نازیبایی و تاسف برانگیز بودنش حرف میزند و دلیل و مدرک های دوزاری می آورد برای اثبات این مدعا. مولوی و رودکی و نظامی و  اینها که کلا مال خودشان است. بقیه هم چند تا زبان باز خاکبرسر بی دانش اند که بلد نیستند حتی ساده ترین جملات را سرهم کنند. همین حافظ را ببیند. اگر بلد بود درست حرف بزند و اگر فارسی واقعا زبان فاخری است ، همانطور که فارس ها ادعا می کنند، پس چرا حافط هی عربی حرف می زند؟ آن هم با زبانی تا این حد زشت و نچسب!

فردوسی را بگو، مردک وطن فروش آخرش هم آدم ترک ها شد و تمام!

البته ترک های مورد علاقه ی ایشان ترک های داخل ایران نیستند. بلکه تورک های آن ور مرز می باشند.همان ها که علاقه ی شدیدی به تحریف تاریخ و دست درازی به استاد معتبر تاریخی و اثبات خوشدان دارند.

یکبار گفت: آدم و حوا تورک بودند و دوتا اسم هم برای اثبات  حرفش اعلام کرد.به شدت هم روی حرفش ماند و حتی کار به دعوا بین استادان ادبیات کشید  اما همچنان آدم و حوایش تورک بودند که بودند. حتی خدا هم تورکی حرف می زد چون باید زبان آدم و حوای ایشان تکریم می شد که شد! و زبان تورکی تنها زبان پاک  دنیاست و بقیه پُرند از زشتی و ناهمواری و تکلف!

پافشاری زیادی هم دارد روی ( برو دو قرن سکوت) رو بخون. خودت می فهمی من چی می گم! ( روح زرین کوب  شاد)

از بد روزگار پسر جان هم از برکات ایشان بهره می برند. مدتی است که به مدرسه ی پسرجان منتقل شده و برای پسرهای جوان، هی افاضات و دانش  هبه می کند. سرکلاس به پسرها گفته آثار سنگی تخت جمشید همه جعلی هستند و اصولا همه در دوران اخیر توسط فارس ها با دستگاه سنگ شکن و ماشین آلات صنعتی ساخته شده تا تورک ها را خراب کنند و تاریخ باستانی تورک ها را به نام خودشان ثبت کنند که البته مردم هم خر !! نیستند و می فهمند اینها را! گفته سرکوچه ی خودمان در سراب یک کتیبه ی سنگی هست که تمام این حوادث تاریخی و جعل سند را توضیح داده اما دستهایی در کار است که نمی گذارد واقعیت به گوش مردم برسد! گفته رستم و سهرابی که حکومت به خورد شماها می دهد تا فکر کنید فارس ها هم مفاخر اسطوره ای دارند، در واقع دو پهلوان تورک هستند که به اقتضای مصالح روزگار ، جعل سند کرده اند که شما را خر!!! کنند!

گاهی پسرجان برافروخته  و عصبانی می گوید: دیگه سرکلاس هاش نمیرم. خیلی چرت و پرت میگه.

می خندم. ناراحت می شود.

داستانکهای زیادی برای خندیدن از ایشان به یادگار مانده ، فعلا همین ها را داشته باشید.


نظرات 2 + ارسال نظر
آرمناک.آرشا جمعه 19 آذر 1395 ساعت 20:39 http://http://mnbvcxz63.blogfa.com/

عجب
با هوشن

مریم گلی دوشنبه 15 آذر 1395 ساعت 12:36

وای چه قدر لج درآره این بشر چه جوری تحمل می کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من با خوندن همین چند سطر دلم می خواد انقدر بزنمش که صدای خروس بده .... خداییش بحث کردن با این آدم های احمق هم بی فایده است چون هیچی حالیشون نمیشه و فقط اعصاب آدم رو خراب میکنن
در هر صورت خدا به شما صبر بده

توی چند جمله ی آخر، جواب رو خودتون دادین. کار بیهوده ای هست. در واقع چاره ی این خودنمایی و خودزنی، بی محلی کردنه
نگران بچه هایی هستم که این حرفها رو خنداخند، مزمزه کنند و همینطوری بزرگ بشن

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.