پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

با مسواک همه تون...

ماه قبل همه ی مسواک ها را عوض کردم. در طول این همه سال شاید این سومین یا چهارمین باری بود که همه ی مسواک ها با هم عوض می شد. معمولش این شده بود که هرکس خودش می گوید مسواکم را عوض کن یا خودم حواسم هست. حالا ماه قبل طوری پیش رفت که مسواک من و پسرها نیاز به تعویض داشت. جلوی قفسه ایستادم و گفتم: خب چه کاریه. مسواک آقای همسر را هم عوض می کنم.

برای خودم مدل متفاوت با قبلی و سبز برداشتم. پسرجان از مدل مسواک قبلی من ، یک رنگ دیگر، برداشت. برای آقای همسر هم از مدل دوماه قبلم و دقیقا همان رنگ برداشتم. پسرک هم که  کلا ایالت خودمختار است. خوش رفت یک مسواک برداشت که پسندیده بود. اهمیتی هم به حرفهای من برای رد یا قبول مسواکه نداد!

از همان وقت تا حالا من مکافات دارم.

می روم مسواک کنم. خمیر دندان را بر می دارم. روی مسواک می گذارم و می برم توی دهانم. نزدیک دندانها ناگهان مسواک را جلوی چشمم می گیرم. نگاهش می کنم.

-این مال منه؟ مال این ماهمه؟ نه..من اینو ماه قبل داشتم. نه دوماه قبل داشتم. این مال منه؟ مال آقای همسره؟ مال پسرجانه؟ این مال منه؟

بعد یادم می آید سبزه مال من بود. مسواک را می شویم و سرجایش می گذارم و با سبزه ی خودم مسواک می کنم.

این حکایت هرشب و هرشب من است. اعتراف می کنم که با هردو مسواک آشنا تا یکی دوبار روی دندان جلو کشیدن هم ، پیش رفته ام!

برایشان اعتراف کردم که اشتباهی هی مسواک شان را بر می دارم. آقای همسر غر زد: وقتی بدون سوال مسواک منو عوض می کنی همینه دیگه!

پسر جان گفت: حالا باز خوبه مثل اون داستانه باهاش دستشویی  و روشویی رو نمی شوری!!!خب از متلک هاشان خجالت می کشم. اما هنوز ، همچنان باید فکر کنم ببینم آبیه مال من است یا پسرجان. بنفشه مال من است یا آقای همسر؟ سبزه مال من است یا نیست؟






نظرات 1 + ارسال نظر
بانوی اردیبهشت شنبه 17 مهر 1395 ساعت 12:16

سلام

چه جالب!

سلام

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.