پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

گودی

کشاورزان دست به شورش های گسترده زده اند.  وخامت اوضاع اقتصادی سبب فقر و فلاکت در خانواده های پایین دست  شده. دانشجویان با سری پرشور و نترس در دامن شورش های سیاسی افتاده و از رهبران شورشی کشورهای دیگر تاسی می کنند و کتابها و رهنمودهایشان را مخفیانه می خوانند و از بر می کنند.

سوبهاش و اودایان ، دو برادر با فاصله ی سنی کم هستند. سوبهاش بزرگتر است. بچگی آنها در رویای بازی کردن روی چمن های باشگاه گلف که متعلق به انگلیسی های ساکن در کلکته است و بازی در اطراف آبگیری که از اثر باران های موسمی در نزدیکی محله شان پر آب می شود و بعد از فصل بارش و تبخیر آب ، پشته ی خاک وسط شان بالا می آمد و تبدیل به دو آبگیر می شد، گذشت. آبگیری با چند جریب زمین گود در پشت آنها.

دوبرادر بزرگ شده، دانشگاه رفته و در دودنیای متفاوت از هم سیر می کنند. اودایان وارد دسته ی دانشجویان معترض شده و به نهضت ناکسالباری  که قیام کشاورزان علیه دولت مرکزی و فاسد زمان را پوشش می دهد، می پیوندد. سوبهاش که روحیه ی جنگجویانه ندارد و مآل اندیش است ، برای ادامه ی تحصیل به امریکا می رود. اودایان بازیچه ی رفتارهای افراطی انقلابیون شده و تا کشتن و بمب گذاری و ساختن بمب دستی  پیش می رود. سرانجام در تعقیب و گریز پلیس دولتی، در حالیکه در آبگیر پنهان شده بود؛ نزدیک گودی ، با گلوله از پای در می آید.

گوری دختری زیباست که در طی عشقی محجوب به هسری اودایان در آمده و  بعد از کشته شدن همسرش متوجه بارداری اش می شود. خانواده همسر مطابق رسوم هندی؛ او را از خودن گوشت  و ماهی و پوشیدن لباس های رنگی  محروم می کنند و حتی همصحبتی با او را از وی دریغ می کنند. برادر بزرگتر در سفر به هند برای تسلی دادن به مادر و پدرش، با دیدن وضعیت اسف بار گوری ، علیرغم مخالفت شدید پدر و مادرش،  او را  به همسری خود در می آورد و به امریکا می برد. نجات دادن فرزند برادرش را از سنت های بیرحمانه ی خانواده، دلیل محکمی برای کارش می بیند.

گوری همچنان در سودای همسر کشته شده اش است. بعد از به دنیا آمدن دخترش، توجهات مادارنه اش را از کودک دریغ می کند و ادامه تحصیل می دهد. در نهایت بی خبر همسر و دخترش را ترک می کند.

بزرگ شدن بلا( دختر گوری)  بعد از رفتن مادرش و شکل گرفتن روحیات انزواطلبانه و بی اعتمادی به آدمها، فصل تازه ای در کتاب باز می کند. بلا بعد از دبیرستان، با یک  کوله پشتی به شهرها و کشورهای مختلف سفر می کند و کارهای متفرقه ی کشاورزی را برای مردم  انجام می دهد. گاهی در ازای غذا و جای خواب. او نمی تواند به مردی اعتماد کند. در نظر او تمام آدمهای دنیا برای رفتن و نماندن آمده اند. او روابط معلق و بی سرانجامی با دیگران دارد.

بلا با خبر حاملگی اش نزد پدرش برمی گردد و بلافاصله بعد از گفتن خبر بارداری اش حقیقت زندگی اش را از پدری که در واقع عموی اوست می شنود.

تعلیق میان فضای مبارزاتی دهه 60 هند و مناسبات اجتماعی آن برهه از تاریخ، و تفاوت فرهنگ مردمان رودآیلند با آنها، در کنار تشریح شخصیت های داستان که بار چهار نسل از یک خانوداه را بردوش می کشد، از گوری، رمانی خواندنی و جذاب، به دست می دهد.

جومپا لاهیری هر فصل از قصه را به  بخش های کوچکتر تقسیم کرده و در هر بخش، یکی از شخصیت ها را آنالیز می کند.

فقدان عشق و سردرگمی نسل مهاجر  و بی سرزمین، در دنیای مدرن، به خوبی در لابلای ماجراها و اتفاقات داستان به تصویر کشده شده. نسلی که در عین غرق شدن در امورات روزمره ی دنیای جدید،  شب مثل سایر هندی ها، برنج می خورد. خوراک کاری درست می کند و اسم فرزندش را هم  سنتی انتخاب می کند.

آدمهای قصه خوشحال و خوشبخت نیستند. هیچکدام بهانه ای جدی برای شادی ندارند، با اینحال هوای همدیگر را دارند و از هم مراقبت می کنند.

لاهیری پایانی خوش برای هرکدام از آدمها پیدا می کند ، اما تلخی و اندوه مستولی بر روحیه ی آدمهای قصه؛ همچنان  با قدرت، خودنمایی می کند.


گودی

جومپا لاهیری

نشر ماهی





نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.