کسری در آخرین روزهای نزدیک به مهاجرت، دچار تردید و چند گانگی شده. او با مرور خاطرات و دوره کردن سالهای قبل، بین رفتن و ماندن حیران مانده. عشق ناکامش به دختری که هرگز به او توجهی خاص نداشت، خواهر دوقلویش که خودکشی کرد، خواهری که در ازدواجش شکست خورده و در آستانه ی جدایی است، پدری که هرسال در سالمرگ خواهر از دست رفته، مهمانی می گیرد و خانواده را مجبور به خودن ماهی می کند، آگاهی از عشق مخفی دختری که از بچگی به او علاقه داشت و او هرگز نفهمید، خانواده های مربوطه که هرکدام گرفتاری ها و دغده های اجتماعی و سیاسی مخصوص به خودشان را داند، هرکدام داستان های کوچکی هستند که کلیت بازدم را می سازند.
پرداختن به تردید و بیقراری در نسل انسان، چه مدرن چه قدیمی، دغدغه ی اصلی بازدم است.
بازدم
آنیتا یارمحمدی
ققنوس