پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

کله حنایی

یک عکس  را با ترس و تردید فرستادم توی گروه خواهرون، نگران بودم ناراحت بشود. دلش برنجد. گریه کند. طعنه بزند. اما دیدم یک وجه قوی تر قضیه این است که ممکن است برایش فان و بامزه باشد. خب چرا که نه. برای بقیه ی آدمهایی که مو روی سرشان دارند، خیلی هم فانتزی و بامزه و جالب است.

اما... او... با  گلاه گیس های کوتاه و بلند قهوه ای و طلایی هم می تواند از دیدن تصویر زن های حنایی ، بامزه بودن شان را بفهمد و فکر نکند دارند به او کنایه می زنند؟

عکس، یک زن بی مو را نشان می داد که روی سرش را با حنا، نقاشی می کردند. روی تصویر نوشته بودند یک راه برای بالا بردن روحیه ی زن هایی که بر اثر شیمی درمانی موهای شان را از دست داده اند .

بعد از تیک خوردن ارسال عکس، هیچ کس چیزی نگفت. نه او نه بقیه ی خواهرونم. می شد ربطش داد به حجم زیاد عکسهای زنبورک خاله، که بلافاصله بعدش فرستاده شد. که شاید آن عکس دیده نشده.

یک هفته بعد دو تا عکس فرستاد. روی سرش را با حنا ، طراحی کرده بودند. نفهمیدم آرایشگاه خودش بود یا آرایشگاه دوستش. خواهرون  به به کردند  و حرفها زدند. پرسیده بودند: مطمئنی خطر و ضرر نداره برات؟ چندروز بعد توانستم سوال کنم :  کله حنایی کجاست؟

گفته بود اثر حنا بعد از دو سه بار حمام کردن پاک شده.  و من به چیز هایی فکر می کنم که مانا نیستند. زود از دست می روند. مثل سلامتی. مثل شادی. مثل رنگ حنا روی سر بی مو. مثل موهای او...




نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.