پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

دشمن ندارم

پسرک موقع دیدت کارتون پاندای کونگ فوکار برگشت و گفت:

-مامان اینقدر بدم میاد از این دوستایی که الکی باهات دوست واقعی میشن و بعد از پشت بهت خنجر می زنن.

گفتم:

-یعنی مثلا چیکار می کنن؟

با اندوهی محسوس در صورتش گفت:

-مثلا با تو دوستن ولی میرن با دشمنات همکاری می کنن باعث میشن تو شکست بخوری. خیلی بده نه؟

-آره عزیزم. خیلی بده. آرزو می کنم تو هیچ وقت از این دوستا نداشته باشی.

لبخند زد و گفت:

-البته اگه از این دوستا هم داشته باشم مشکلی ندارم. چون من دشمنی ندارم که دوستم بخواد باهاش همکاری کنه!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.