یلدا زن چشم سیاهی ست
که عاشق تو شده
شب ها بیدار مانده و انتظار دیدارت را خیال بافته،
روزها راه رفته و گرمی آغوشت را
روی بستر برگ های ریخته بر زمین ، قدم زده
یلدا تا ابد عاشق توست،
با بوسه هایی به طعم نارنج های زمستان
در خیابان های بارانی!