پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

تمام نمی شود که...

هربار گریه می کنم فکر می کنم غدد اشکی ام دیگر این بار از کار خواهند افتاد، بس که ویر ویر اشک می دود توی صورتم و داغی شان رد می اندازد روی گونه هایم. بس که شر شر می بارد و  سیلاب راه می اندازد.اما هربار با هر اتفاق تازه، انگار اشکها از جایی لامکان، با منبعی نامحدود؛ دوباره پیداشان می شود .

به پای بلند آبی ات نگاه می کنم و برای دوماهی که پیش رو داری غصه می خورم.

قلبم فشرده می شود و به داد و فریادهایت اهمیتی نمی دهم. به خل بازی هایت اهمیت نمی دهم. به سرتق بودنت برای بلند کردن کوله پشتی و برداشتن ظرفها از روی میز و گذاشتنش توی سینک چپ چپ نگاه می کنم. دعوامان می شود. چندبار. چندبار. اما با همه ی اینها دلم دارد آتش می گیرد که هنوز شیرینی تمام شدن شانزده سالگی ات  به کامم ننشسته، ترا اینطوری اسیر و گرفتار این پای آبی بلندببینم.

تا دوشنبه عصر از دررفتگی پتلار خبر نداشتم و الان از تمام دررفتگی های پتلار دنیا بدم می آید که ترا مجبور به تحمل این لعنتی سیلندریک آبی رنگ بلند کرده.

نظرات 5 + ارسال نظر
لبخند ماه چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 00:28 http://labkhandemah.blogsky.com

سلام بانو. چندین نوشته ای که جدید پست شده بود را خواندم. برای پسرتون و اتفاقی که افتاده متاسفم ولی خود بهتر میدانی که میتوانست بدتر از این هم باشد. خدا را شکر.. انشاالله به زودی بهبودی کامل حاصل شود..
مادر است دیگر...

سلام عزیزم
ممنون از دلجویی شما.
خب بله خدای نکرده اگه اتفاق بدتری می افتاد...
باز هم خداروشکر که به همین قضیه ختم شد.
ممنون از دعای خوب شما
آمین

مادر بودن...

پاپیون دوشنبه 23 آذر 1394 ساعت 14:28 http://oinion.blogsky.com

در رفتگی تاندون پاتلار (مفصل زانو)
دردناکه
عزیزتون باید ضربه ی شدیدی رو تحمل کرده باشه

امید که هر چه زودتر مثل گذشته سالم و سر حال باشه

سلام
بله متاسفانه. واقعا دردناکه
آمین
ممنون از دعای خوب شما

شبنم یکشنبه 22 آذر 1394 ساعت 09:37

با سلام و احترام
بچشم، شما چقدر اندکی بیحوصله هستید ولی بازهم بچشم.

سلام عزیزم
سمت راست وبلاگ رو ببنید. صبحانه ی دونفره رو دیدین؟ کلیک کنید.

اینم لینکش:

http://pari-parsa2.blogsky.com/1394/05/01/post-50/%D8%B5%D8%A8%D8%AD%D8%A7%D9%86%D9%87-%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D9%86%D9%81%D8%B1%D9%87


و

http://buy-book.ir/9786007604489


یه دوست شنبه 21 آذر 1394 ساعت 13:56

سلام عزیزم
الهی ... دعا میکنم پای گل پسرت هرچه زودتر خوب بشه

اما به نظر من مادر بودن خیلی سخته خیلی

سلام به شما عزیزم
ممنونم از دعاتون.آمین.آمین
خیلی سخته

شبنم جمعه 20 آذر 1394 ساعت 10:13

بجای اینکه اینهمه گریه کنی بگو اسم کتابت چیه و راجع به چیه
و نام ناشرش چیه.
حالا بعدش اگه بازم گریه ت اومد گریه کن

سلام
هروقت بلد شدید که به اندوه دیگران احترام بگذارید، انشالله بلد میشید که با یک نگاه مختصر توی وبلاگ میشه چیزی رو که می خواهید پیدا کنید.
برای برخورد اول هم همیشه از فعل جمع استفاده کنید.
موفق باشید

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.