پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

دوقدم این ور خط

احمد پوری اشعار برخی از شاعران جهان را به فارسی ترجمه کرده. یکی از این شاعران آنا آخماتوا , شاعر روس است که در دوره ی افول تزار و شروع انقلاب اکتبر زندگی می کرد. در این دوران اختناق و  و سانسور شدیدی دامنگیر ادبیات روسیه شد. نویسندگان و شاعران آن دوره ناچار به تن دادن به این سانسورها و شعر گفتن و داستان نوشتن در راستای اهداف انقلاب روسیه شدند.  اما آخماتوا برای دل خودش می نوشت و اشعارش بیانگر احساسات و حالات شخصی خود او در تقابل با دنیای اطرافش بود و همین دلیل محکمی شد برای اخراجش از شورای نویسندگان . رفت و آمد با او مایه ی دردسر بود و ملاقات کننده را در مظان جاسوسی قرار می داد  . اشعار او به انگلیسی ترجمه شد و این بهانه ای بود برای متهم کردنش به جاسوسی برای انگلیس.

دو قدم این ور خط ، شرح سفر مترجم اشعار آنا آخماتوا در مسیر زمان به روسیه ی 50 سال قبل است. روزگار قحطی و اعدام های انقلابی در ایران . زمانی که روس ها شمال ایران را اشغال کرده بودند و آذربایجان درگیر اغتشاشات و کشتار بود.

شخصیت اصلی داستان، احمد،  در پی دیداری عجیب با مردی که مسافر زمان است؛ با راهنمایی او به لندن می رود و آیزیا برلین ( فیلسوف و نظریه پرداز سیاسی انگلیسی) را ملاقات می کند و می پذیرد که نامه ی عاشقانه ی آیزیا برای آنا آخماتوا را با عبور از زمان و رفتن به 50 سال قبل برای او ببرد. قطار عادی تهران به تبریز او را به 50 سال قبل می برد و تبریز دهه ی 20 لابلای کلمات و جملات پوری، ملموس و قابل باور، به تصویر کشیده می شود. احمد با دختر روس آشنا شده و با راهنمایی او به روسیه می رود و پس از خرده ماجراهای مختلف بالاخره موفق به دیدار با آنا آندریونا شده و نامه را به او تحویل می دهد و سرانجام  با یک قطار عادی به تهران بازمی گردد.

 

پشت  چلد:

این همه درباره ی سال و زمان حساسیت نشان ندهید. شما که در کار شعر و شاعری هستید نباید زیاد سخت بگیرید. زمان مگر چیست؟ خطی قراردادی که یک طرفش گذشته است و آنقدر می رود و می رود تا به تاریکی برسد. طرف دیگرش هم آینده است که باز دو سه قدم جلوتر میرسد به تاریکی. خب همه اینجوری راضی شده ایم و داریم زندگی مان را میکنیم. بعضی وقتها میبینی یکی از ما از این خط ها خارج می شویم. پایمان سر میخورد به اینور خط که می شود گذشته ، یا یک قدم آن طرف خط به آینده می رویم

 

دو قدم این ور خط

احمد پوری

نشر چشمه

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.