پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

تاول

تاول قصه ی آدمهای پایین دست است. آدمهای پایین شهر. آدمهای پایین. خیلی پایین. آنها که فکر و ذکرشان فقط لباس نداشتن زیر چادر خانوم ژاپونی است. حتی اگر خانوم ژاپونی، ناموس محل شان باشد. همسر رفیق شان باشد. زن برادرشان باشد. آدمهایی که سیگاری می زنند و چِت می کنند و توی هوا، اندام خانوم برادرشان را می کشند. آدمهایی که گروهی به مغازه ها حمله می کنند. محله را قرق می کنند و شیشه می شکنند و چاقو فرو می کنند توی پهلوی کسی که قرار است با او تسویه کنند. فقط یک پلیس است که می تواند این محله را کنترل کند و باعث شود که همه ماست ها را کیسه کنند اما همین پلیس هم، با گلوله ی یک آدم نامتعادل، به دلیل کینه ای کور و غیر عقلانی و کودکانه کشته می شود.

بازه ی زمانی داستان مربوط به دهه ی شصت است. قلم نویسنده در تشریح روابط اجتماعی و المان های فضای شهری آن دهه ، خوش درخشیده. دیالوگ هادر دهان هر شخصیت نشسته، با این همه باید علاقمند به سبک فیلم های کیمیایی و کوچه خیابان های جرم خیز شهری باشی و از برق تیغه ی چاقو در تاریکی شب لذت ببری تا بعد از خواندن تاول ، تمام و کمال تعریفش را بکنی.

 

تاول

مهدی افروز منش

نشر چشمه

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.