اسم این حرکت اسباب کشی نیست. هنوز نیست.
کلافه شدم از ننوشتن و حرف نزدن. از انباشته شدن کلمه ها و جمله ها. از دیدن هزار تا چیز مختلف و امکان نوشتن نداشتن.
فعلا اومدیم اینجا تا ببینیم خونه ی اولمون، آزاد میشه یا نه.
باشد که ماندگار نشویم!
(حالا خدا رو چه دیدی..شایدم مزایاش خوب بود ، موندیم )
احساس آدمی رو دارم که به اندازه ی کافی صبوری نکرده و باید خجالت بکشه که اومده یه خونه ی دیگه! حس بدیه.