پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

آن مادران، این دختران


آخرین  کار بلقیس سلیمانی تلاش دارد که جام بهترین رمان او را  از ( مارون )  گرفته و مال خود کند. کتابهای اخیر سلیمانی  آثار تابناکی در ادبیات زنان معاصر  ایران به شمار می رود  . ساختار قصه به گونه ای است که در عین سادگی روایت و زاویه ی دید، قوت  اکت داستانی ، افول نمی کند و خواننده را خط به خط، تشنه ی ادامه ی داستان نگاه می دارد . تمام متن داستان پر از حرکت و جنبش است .

زنانه ی ( آن مادران، این دختران) ، بی پرواتر و جسورانه تر از مارون ، لایه های درونی شخصیت ها( بالاخص شخصیت های زن) را پس زده و آنها را مقابل دید خواننده عریان و نمایان می کند. سلیمانی ابایی از بیان ویژگی های تنانه ی زنان در متغیر سن  و سال ندارد و مختصات بدنی آنها را از جوانی تا میان سالی ، با ذکر عشق بازی های پنهان در اتوبوس ، بوی ناخوشایند ترشح  ،  یائسگی ، درد و رنج دفع خونین ناشی از یبوست ، میل و کشش به مردان در دوره های مختلف  و سرکشی های نابالغ دخترانه و  بازی دادن های پخته ی زنانه ،  جلوی چشم خواننده می گذارد .

گوران محیط جغرافیایی مورد علاقه ی سلیمانی است که گرچه به آن تعلق دارد و به آن عشق می ورزد و این عُلقه و وابستگی در تک تک جملات آدمهایی که از آن دیار مهاجرت کرده اند ،به شکل آرزوی برگشتن حتی در شکل میت و جسد و خوابیدن ابدی در قبرستان گوران، عینیت یافته ، اما از گفتن کمی و کاستی های اخلاقی و فرهنگی آن دیار نیز  سر باز نمی زند و با سختگیری و نفرت ، رسم و رسوم آزاردهنده و خرافه پرستی ها را مورد نکوهش قرار می دهد .

آداب و قواعد زندگی مردم گوران، فقط مختص ناحیه ی گوران نیست. بلکه رفتاری جهان شمول است که در داستانهای سلیمانی ، منحصر به این محدوده ی جغرافیایی شده . در تمام نقاط دورافتاده با مدرنیزه ی ایران ، بیوه ها مورد ظن و بدگمانی اند، به آنها توهین می شود و طعمه ی چربی برای مردان زن و بچه دار و پیرمرد  و حتی جوانان مجرد هستند. بدگویی و سرفروبردن در سوراخهای زندگی دیگران، خاص ایران و ایرانی نیست. سلیمانی اما، با تقابل رفتار شمالی ها و گورانی ها در زندگی ثریای گورانی و اکبر رحیم آبادی ، این رفتارهای ناپسند را خاص گوران می بیند تا بتواند به قوت و قدرت، آن را سرزنش کرده و بکوبد .

درخشنده ترین ویژگی (آن مادران، این دختران) ، پرداختن به دغدغه های بدن زنانه است . ثریا پایان نامه ی فلسفه اش را به بدن اختصاص داده و جای جای داستان بدن دوستی و بدن آزاری را تحلیل می کند.  خراشیدن و کوبیدن صورت در عزاداری ها، تتوروی پوست ، گرسنگی دادن به شکم و ... از مصادیق بدن آزاری است . ثریا به ارزش بدن واقف است و در میان سالی با خود مرور می کند که بدنش را سخت آزار داده  . اکنون بعد از جراحی و ترس و نگرانی درمان سرطانی که ناگهان آمده، میل دارد بدنش را دوست بدارد . به مردهایی که روزگاری پس شان زده فکر می کند. آرایشگاه می رود، رژ  می زند. موهایش را رنگ می کند  و  از فکر  سَر و سِر داشتن با مردان پیرامونش ، سرخ می شود .

مقابله ی ثریا با نسل جوان سرکش ِ آنارشیستی که مرز شکن و بی حیا و دریده و گستاخ اند تا آنجا پیش می رود که آنا ، دختر ثریا ، مثل سیلی محکم و  ناگهانی ، خواننده  و داستان را  با تعلیق شدید و تکان دهنده ای به پایان می رساند .

آن مادران، این دختران، حکایت مادرانی است که در میان سالی، ناگهان می بینند نسخه ی جدیدی از مادران خود هستند و مطمئن اند که دختران مدرن شان نیز، روزی تبدیل به نسخه ی دوم آنها خواهند شد .


آن مادران، این دختران

بلقیس سلیمانی

انتشارات ققنوس


-علاقه و اشتیاقم به کارهای بلقیس سلیمانی ، انکار نشدنی است . چهار رمان آخرش، به معنای واقعی کلمه، شاهکار هستند. جمله به جمله ذوب می شوی در داستان و دوست داری که مثل یک پروژه ی درسی با آن رفتار کنی و خوب نوشتن را از او بیاموزی .

-ممنونم خانم نویسنده ی عزیز





نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.