شاید اولین باریه که معنی تسلیم و رضایت رو در مواجهه با مرگ تجربه می کنم
از طرفی پر از غصه ام که اینقدر سختی کشید و زندگیش سخت شد
از طرفی انگار الان دیگه خیالم راحته که دیگه کسی نمی تونه اذیتش کنه. الان دیگه راحت راحت راحت خوابیده تا ابد.
و جالبه که پسرک از وقتی از تدفین اومدیم بارها گفت هم حس می کنم خوشحالین هم خیلی زیاد غمگینین. طوری که من اسم حالت تونو نمیدونم چیه.