پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

جیغ قربانی

آخرهای زمستون اومدن. از روز اول با پدیده ی جدیدمون آشنا شدیم. صدای جیغ های تیز و بلند یک بچه. از اون ها که تا پنهانی ترین  پایانه های عصبیت رو مورد عنایت قرار میده.

تا یادم میاد از جیغ بچه بدم میاد. حتی از وقتی بچه بودم. جیغ که میگم گریه و نق نق و اینا نیست. جیغ ،ها ! جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغ! به همین بنفشی. از قضا هرکسی که دور و برم بود یکی یک دونه از این بنفشهای قشنگ داشت. لطف و کرامت بزرگی که خدا به من کرد این بود که پسرک و پسرجان از این جیغ ها بلد نبودن.  مدل گریه هاشون فرق داشت ( تا آخر عمرم شاکرتم...چاکرتم خدا)

بریم سراغ پدیده.

توی راه پله، توی اتاق خواب، توی تراس، توی حیاط، توی توالت، توی حموم و هرجای دیگری که امکان سرایت صدا باشه، صبح و ظهر و شب و نیمه شب ناگهان تیزی دردناکی رشته های عضلانی ت ( نگفتم عصبی...مطمئنم قدرت تخریبش به عضلات رسوخ می کنه نه اعصاب)  رو از هم می دره. اصلا پاره می کنه ! جیغ ها هم یکی یا دو تا نیست که بگی خب تموم میشه. بچه ست. باید تاب بیاری! بلکه ممتده و در بسته های ده تایی عرضه میشه .

والدین محترم هم  شاید برای خلاصی از انعکاس فرکانس و برگشت  امواج جیغ های بنفش در فضای خونه ، بچه رو میارن توی راه پله تا شاید با دیدن دیوار و پنجره آروم بشه. اما ظاهرا اکو دادن جیغ ها بیشتر به بچه حال میده و ما از طبقه سوم تا خود  پارکینگ ، در دردامنه ی  این اصوات قرار می گیریم.

یکبار عاصی از فرورفتن تیزی جیغ ها در اعصاب محیطی و مرکزیم گفتم:

-اصلا ا نگار این بچه اول جیغ بوده بعد دست و پا درآورده. فرض کنیم فامیلیش قربانی باشه ( فقط حدسه. من فامیلی شون رو نمی دونم)، اسم بچه میشه ( جیغ قربانی).

گاها صدای دعواهای زن و شوهری آمیخته به حرفهای ناخوشایند و توهین و ... از مجرای هواکش حمام میاد پایین . زن و شوهر دعوا می کنند ، داد و بیداد می کنند و بچه  همچنان درحال جیغغغغغغغغغغغ کشیدن. فکر می کنم ( جیغ قربانی) اسم کاملا مناسبی شد براش. بچه مثل یک قربانی بین جوانی و بی تجربگی  این دوتا گیر افتاده. البته ماهمسایه های گرامی هم گیر افتادیم!



خیلی خودمو کشتم که در این مورد ننویسم. بارها و بارها.

و حالا در حالی که جیغ قربانی داره به شدت فعالیت می کنه و رشته های عصبی و عضلانی و چربی و کربوهیدراتی مون رو از هم می گسیخه!!!!!!  دیگه نوشتم!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.