پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

محبوب من


محبوبم ویژگی های خاصی دارد. گاهی بقدری حمایتگر است که خدا را شکر می کنم که دارمش.

گاهی بقدری بی خیال و خُنَک است که در دل تابستان یخ می کنم.

گاهی بقدری به جا و به موقع در آغوش می گیرد که جز اشک های داغ راه حلی برای ابراز هیجانم ندارم.

گاهی بقدری خوب حرصت را در می آورد که راهی جز راه حل  برخورد با قاشفچی در برابرش ندارم.

گاهی بقدری بی دلیل با هرچیزی موافقت می کند که ترس برت می دارد که چقدر عوض شده .

گاهی بقدری بی دلیل با هر چیزی مخالفت می کند که خیالت راحت می شود که نخیر...خودش خودش است.

گاهی...

گاهی...

*

اما تجربه نشان داده که هرچیزی را پیش بینی کند، به طرز  حرص درآوری درست از آب در می آید. حتی اگر ده سال زمان برده باشد. در مورد آدم ها، در مورد آدم ها، در مورد آدم ها.

و البته که آنقدر فروتنی ندارد تا سکوت کند  که آدم در تنهایی خودش خجالت بکشد از مخالفت و خلاف جریان شنا کردنش. بلکه  با اعتماد به نفسی فزاینده ، مدام می فرماد: ( دیدی گفته بودم. دیدی حالا. )



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.