پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

نبودنت


عکسش را هرجا ببینم، به شدت تکان می خورم.بلافاصله انگار دستی آهنین ، تا عمق سینه  ام فرو می رود، دل و جگرم را در حالی که چنگالش را  در امعاء و احشایم می پیچاند ، فشار می دهد و بیرون می کشد. خون فوران می کند، فوران می کند، فوران می کند تا  از درد ، لمس و بی حس شوم.

نبودن پدرم یک همچین دردی دارد.

کو آن چیزهایی که می گفتند غم سبک می شود، سرد می شود.کم می شود؟

کو؟

به هزار و یک غصه دچارم.

به هزار و یک غصه!

نظرات 1 + ارسال نظر
Chizeh jizeh دوشنبه 14 آبان 1397 ساعت 23:54 http://chiznevesht.blogsky.com

روحش شاد


ممنون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.