پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

سلفی


میرن بیمارستان، ملاقات بیمار. بعد اون گوشی لعنتی رو درمیارن و  فرت فرت با بیماری که خواب هست و صورتش از درد مچاله شده و خوابش برده، عکس میگیرن. بعد هم عکسها رو مثل سند افتخار می فرستن برای کانالهای طایفه ای و قوم و قبیله ای .

باشه، جناب!

تو بشردوست! تو باعاطفه ی غلیظ فامیلی! تو اصلا سرورو من!

شعورت دقیقا کجاته که  عکس  این مدلی میگذاری در فضای عمومی ؟

عشق دوربینی؟ عاشق عکاسی هستی؟ محبتت قلمبه شده؟

چی بگم بهت آخه؟

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.