پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

طفلی به نام شادی، دیری ست گم شده ست


فیلمی کوتاه در شبکه های اجتماعی منتشر شده از خیابان برفی و مردمانی که از شادمانی در حال رقصیدن هستند. آهنگ پس زمینه ریتمیک و پر انرژی است.  نمیتوانم حتی در حد همان یک دقیقه ی محدود اینستاگرام ، تا آخر نگاهش کنم. چندبار امتحان کردم.چند ثانیه ی اول بلافاصله بغض وحشیانه ای چنگ می اندازد به گلویم و چشمم خیس می شود از اشک.
چه ‌کرده اید با مردم که برف بهانه ی شادمانی شان شده؟ چه ‌کرده اید با مردم که دزدانه و یواشکی فیلم می گیرند از شور و وجد خداداد؟ چه کرده اید با مردم که دیدن رقص و شادمانی  طبیعی، دل آدم را پر از غصه می کند؟
از سالی که پر از دهه های ماتم روایتی و تحریفی است،بیزارم. از صلاح مملکت داری و اجبار به خفگی و خفقان و تظاهر به اندوه نمایشی،بیزارم. از مکروه دانستن خنده و گناه شمردن لباس رنگی بیزارم. از تقویمی که روزهای مبارکش هی کمتر و کمتر می شود و سالگرد و سالمرگ و یادبود آتش سوزی و زلزله و سیل و ریزگرد و سرب و سرطانش بیشتر و بیشتر می شود، بیزارم.
از آدمهایی که ترجیح شان ، تربیت و ساختن ملتی سرخورده و افسرده و غمگین و  ترسو و نافهم و نان به نرخ روزخور است ،بیزارم.
شادمانی حق خداداد ماست!!
شادی را به مردم برگردانید!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.