پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

آن گل سرخی که دادی...


حالا چطور توی این دفتر چیزی بنویسم؟

لای برگه های دفتر گل کاغذی گذاشته بودم. چند شب قبل هم وقتی داشتم گل های خشک بنفشه آفریقایی را جدا می کردم، یکی دو شکوفه ی سالم و سرحال هم از ساقه جدا شد. بنفشه ها را هم لای دفتر گذاشتم.

حالا با این گل های لای دفتر ، مگر می شود چیزی توی این سررسید نوشت؟ از آدمهایی  که مراقب نور و آب و خاک ِگل ها نیستند، از آدمهایی که از رنگ خاک می ترسند، از آدمهایی که زیر گلدان ، ملافه های ضخیم پهن می کنند،چطور می شود حرف زد؟

باید مثل سالهای نوجوانی که گل ها را لای دفترهای نا بکار خشک می کردم، این دفتر را هم بسپرم به خاطره ها. باید این سررسید را کنار بگذارم . باید...


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.