خبری از دنیای عادی و معمولی نیست.در شهری از ایالت ماساچوست امریکا جمعیت قابل توجهی از زنان به علت استفاده ی مفرط انسانهای جهان از آلاینده های زیست محیطی، به نازایی فراگیری دچار شده اند . برای ازدیاد نسل انسانهای برتر که شامل فرماندهان و مدیران رده بالای کشوری اند، زنانی که یک به نظر سالم می آیند یا بار تجربه ی فرزند آوری داشته اند، بعنوان کلفت و ندیمه، در اختیار خانواده های برتر قرار می گیرند. مرد خانواده در تاریخهایی که شانس باروری بیشتر است، در حضور و نمایش نمادین همسر خویش، با ندیمه در می آمیزد و ماه ها در انتظار می مانند تا بالاخره ندیمه باردار شود یا بعنوان زنی بی خاصیت به مستعمرات تبعید شود تا به بگاری مشغولش کنند .
زنان لباسهای بلند می پوشند. کلاه و سربند دارند.در کنار صورتهاشان لفاف شق و رق دارند که مبادا نگاهشان در اطراف به چیزی متمایل شود. اگر با مردی نرد عشق ببازند، آن مرد و ندیمه را بر دیوار مجازات اعدام می کنند. هیچ زنی حق استفاده از عطر و کرم مرطوب کننده ندارد. تمام چیزهای خوب و حقوق اولیه ی انسانی، مخصوص خانواده های برتر است .
زن ها به چند طبقه ی اجتماعی تقسیم شده اند. همسران: زنان فرماندگان. با لباس آبی . ندیمه ها:کلفت هایی برای فرزند آوری. با لباس قرمز.مارتاها: زنان مسن، برای انجام کارهای خانگی. با لباس سبز . عمه ها:مسئول آموزش به ندیمه ها. با لباس قهوه ای .
اگر ندیمه ای از زندگی قبلی اش، فرزندی داشته، آن فرزند را به خانواده های برتر سپرده اند و شوهرش را با سرنوشتی نامعلوم، گم و گور کرده اند .
حکومتی افراطی تحت عنوان جلید، اختیار محدوده ای از دنیا را در اختیار گرفته. با همسایگان شمالی و جنوبی در جنگ است و دیکتاتوری سفت و سختی را در مورد افراد جامعه اعمال می کند .اعدام، زندان، تبعید و بیگاری، از نشانه های بارز این حکومت است .گروه های زیرزمینی مقاومت، سعی در مبارزه با این حکومت دارند اما معمولا به دام افتاده و مجازات مرگ در انتظارشان است. اعدامی های روی دیوار تا مدتها با کیسه ای که بر سرشان کشیده شده؛ در معرض دید عموم باقی می مانند تا درس عبرت و هشدار و انذاری برای دیگران باشند .
علیرغم سختگیری های شدیدی که برای مردم در نظر گرفته شده، مردان جامعه ی برتر، از سرگرمی های خصوصی خود دست نکشیده اند و شهر سلیطه ها را با زنان روسپی ،برای خود تاسیس کرده اند .در حالیکه همسران آنها حتی مخالف رد و بدل شدن لبخند یا نگاهی مابین ندیمه ها و شوهران شان هستند .
جامعه ای که اتوود در سرگذشت ندیمه برای خواننده ترسیم می کند، سرشار از ترس و هراس از آینده ی بشر است . روح آزاد انسانی به تکاپو و حرکت متمایل است اما با رعب و هراسی که حکومت برای افراد جامعه ایجاد کرده، از حقوق اولیه ی خود مثل میوه خوردن و برخورداری از نور آفتاب ، نیز چشم پوشی کرده اند.
این کتاب در سال 1985 چاپ کرده، اما گویی اتوود حوادث دنیای امروزی را بیست و چند سال قبل تر، پیشگویی کرده. نام این حکومت جلید است که ترجمه ی دیگری از گیلیاد ، مکان ظهور موعود یا منجی بشریت در برخی ادیان است . موسسان این حکومت با این نام آرمانی می خواهند اصلاح نژاد انسانی را در کارنامه ی خود داشته باشند .حال آنکه حکومتی ضد آرمانی تشکیل داده اند.
شباهت انکار ناپذیر حکومت جلید با حکومت های تندرو و افراط گرای امروزی، سبب شده که برخی منتقدان، جلید را پیشگویی اتوود از حکومت داعش، و حتی حکومت اسلامی در ایران، بدانند. اینجا را ببینید.
در انتها می بینیم، دویست سال بعد از نابودی جلید، گروهی از زبان شناسان، دفترچه ی خاطرات ندیمه را یافته و زبان ناشناس آن را رمزگشایی کرده و به بررسی و تحلیل آن حکومت پرداخته اند.
قلم جادویی اتوود ، دنیای ترسناک جلید را چنان برای خواننده واقعی و حقیقی می نمایاند که وحشت از زیستن در دنیایی چنین بی رحم و بدون انعطاف ، خواننده را به فکر وا می دارد .
سرگذشت ندیمه
مارگارت اتوود
انتشارات ققنوس
- با دیدن رعب و وحشت و تنش و ظلم و تاریکی ی فضای داستان ، می تونیم بگیم: خدا رو شکر که ما اینطوری زندگی نمی کنیم. اما در واقع ما دقیقا داریم همینطوری زندگی می کنیم!!!
- از این کتاب سریالی هم ساخته شده که اخیرا پخش شده . با سرچ عنوان کتاب می تونید به سریال برسید . دلم می خواد حتما ببینمش.( از فضای کتاب کم ترسیدم. سریال رو هم ببینم تا سکته کنم)